• وبلاگ : سرسره ي رنگين كمان
  • يادداشت : بسم ربِّ الحسين(ع)
  • نظرات : 28 خصوصي ، 512 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    31   32   33   34   35      >
     
    + مريم 


    bach ha mote asefane ya khoshbakhtane mAn HIch koodooom az orduo ha ra nemi toonam biyam...man

    + مريم 

    elahe to diivone shodi aziizam? dooste aziizam halet khobe?han?EDI khobe? be man begooo
    + افشين 

    migan harfe rasto az bache beshno ..... bara 1 bar ham ke shode reyhane ye harfe doros zad

    delam baratoon tangide

    + ريحانه 


    ببين الهه اين جا تا صبح هم وايسي هيچ کي نمياد

    خودتو اذيت نکن

    + ........ 
    فضولي ام گل کرد !حالا عاشق کي هستي مليکا جان ؟
    + eli 
    delam niumad ba esme khodam nazar nazaraaaaaaaaaaaaam....
    اوخخي...باشه خودم ميگم...
    من...من...وااااااي چه قدر سخته آدم واقعيت رو بگه...
    خب يه راهنمايي مي کنم....
    راهنمايي:رابرت...
    فهميدين؟من................الهه ام
    سلامي چو بوي خوش آشنايي
    + me 
    متاسفانه حتي يه درصد هم حال و حوصله ي حدس زدن ندارم!
    افشين بهت تبريک مي گم ...خرد قبول شدي
    من هم قبول شدم
    اگه خواستيد راهنمايي هم مي کنم...البته قبلش بايد با يکي مشورت کنم...
    سلااااااااااام...
    خيلي وقت بود بهتون سر نزده بودم...ميدونم دلتون برام تنگ شده بود...
    فرا رسيدن تابستون رو به همتون تبريک مي گم
    تابستون سال پيش رو يادتونه..؟؟؟الان جام جهاني بود...
    آهان...همچنين روز پدر رو پيشاپيش به پدر هاي بچه هاتون تبريک ميگم...(هوا ورتون نداره منظورم بعدها بود)
    جو وبتون خيلي فرق کرده...

    راستي مي خوايد بدونيد من کيم؟؟؟حدسياتتونو گوش مي کنم..

    زير پامون خش خش برگاي زرد

    مثل دوستيمون هوا خيلي سرد

    اما چه خوب بود

    يه کافي شاپ ، قهوه و تلخي حرفات

    چشماتو بغض من و سردي دستات

    اما چه خوب بود

    اما چه خوب بود

    دلم يه جوري شد...

    همون نگاه بود!

    کاش مي دانستم دلتنگ نخواهم شد ... کاش لحظه ي آخر هنوز عشق را باور نکرده بودم

    يعني مي خواهي بگويي دلت نمي لرزد از صداي تپش هاي نامنظم قلبم وقتي که تو با او مي روي و مرا به ياد نمي آوري؟

    وقتي سخت دستانش را مي فشاري نمي بيني که من چگونه پارچه ي جييب ژاکتم را مي فشارم؟ به اين خيال دست نيافتني که شايد دست تو باشد؟ آه ... مي دانم. هيچ گاه نخواهي فهميد حال مرا!

    + افشين 
    yanee bache haye madrese enghad pishraft dashtan ?miri bia chesheshoon bezanim wow
     <    <<    31   32   33   34   35      >